یادم میاد بچه که بودم
بعضی وقت ها یواشکی بابامو نگاه می کردم که ساعت ها با دست مشغول جمع کردن آشغال های ریز ریخته شده روی فرش بود.
من حسابی به این کارش می خندیدم چون می گفتم ما که هم جارو دستی داریم هم جارو برقی!
چند روز پیش که حسابی داشتم با خودم فکر میکردم چه جوری مشکلاتم رو حل کنم
یهو به خودم اومد دیدم که یک عالمه آشغال از روی فرش جلوی خودم جمع کردم...!! :)